![](//bayanbox.ir/view/5236962369439811630/%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%B9%D8%AF-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8.jpg)
استقلال یکی از اهداف و فلسفههای شکلگیری جمهوری اسلامی است
که به اعتقاد بسیاری از پژوهشگران علوم سیاسی، ایرانیان در طول تاریخ پیوندی
غیرقابلانکار با مفهوم استقلال داشتهاند. در علم سیاست، یک بازیگر زمانی استقلال
دارد که بتواند خارج از اجبارهای محیط منطقه و بینالملل، منافع ملی خود را دنبال
کند و وابستهی نظام بینالملل به شیوهی غیرارادی نباشد.
در
دورهی جنگ سرد، مفهوم استقلال از بار ارزشی و معنایی وسیعتری برخوردار بود، اما
در عصر اطلاعات و فرایند جهانی شدن، استقلال همانند خودکفایی و توسعهی درونزا
مورد انتقاد قرار گرفته است. البته ایران نه تنها در جنگ سرد و عصر اطلاعات، که در
سراسر تاریخ، همیشه یکی از اهداف و هویت نظام سیاسی خود را بر اساس استقلال تعریف
کرده است.
استقلال
ارتباط زیادی به تاریخ، مذهب، زبان و هویت ملی یک کشور دارد. کشورهای بیریشه و
تاریخی که ناگهانی براساس توافقات محیط بینالملل زاده میشوند دارای ذخایر تمدنی
مناسبی جهت شکلدهی مشروعیتهای اصیل در عصر جدید نیستند و با هر جریانی جهت عوض
میکنند.
ایران بهمثابهی واحد سیاسی قدرتمند و باسابقه در طول تاریخ،
هویت ملی خود را حفظ کرده است و حتی در اوج شکست و بحران، هیچگاه بهخصوص به لحاظ
اندیشه و فرهنگ وابسته نبوده است. در دورههایی به علت هجوم اقوام و قبایل
بیابانگرد، استقلال ایران مورد تعرض قرار گرفته است، اما نخبگان ایران با روحیهی
رواداری و مهارت خاص، دوباره ققنوس کشور را از خاکسترهای بهظاهر خاموش پرواز دادهاند
و استقلال ایران را حفظ کردهاند.