اسراری در نامهی رحیمی
اعلام حکم دادگاه معاون اول رییس جمهور دولت دهم، به یکی از مهمترین اخبار این روزهای فضای سیاسی کشور بدل گردیده و اغلب رسانهها و جریانهای سیاسی مختلف در قبال آن واکنش نشان دادند. در ادامه همین روند بود که نامه سرگشاده محمدرضا رحیمی شب گذشته رسانهای شد و جالب آنکه برای انتشار، نامه مذکور در اختیار خبرگزاری ایلنا که متعلق به اصلاح طلبان است قرار گرفته بود.
محور اصلی این نامه هرچند اختصاص به گلایههای رحیمی از احمدی نژاد دارد و نویسنده در تلاش است تا خود را از جرائمی که دادگاه برای آن حکم صادره کرده است، مبرا نماید، اما حاوی برخی اطلاعات تاریخی است که میتواند مورد توجه قرار گیرد. این موارد تا حدودی نوع و سطح همکاری و تامل رحیمی با احمدی نژاد را مشخص میکند و چگونگی ورود وی به حلقه اول رییس جمهور دولت دهم را آشکار میسازد که نکات قابل ملاحظه آن بدین شرحاند:
1- رفاقت من (رحیمی) و شما (احمدی نژاد) به سالهای دوری بر میگردد.
2- از ابتدای آشنایی، هم من و هم شما همواره حق رفاقت بجا آوردهایم و در برخی مواقع هم اختلاف دیدگاههایمان مانع از تداوم رفاقتهایمان نشد.
3- اصرار کردید که به جمع دولت بپیوندم؛ پاسخم منفی بود با این استدلال که اگر در دیوان بمانم بیشتر منشأ کمک و خدمت به کشور خواهم شد. نپذیرفتید و بدون اطلاع من حکمی صادر کردید و با حفظ سمت به عنوان معاون حقوقی منصوب نمودید که خلاف مقررات بود. چاره ای نداشتم جز آنکه از دیوان محاسبات استعفاء بدهم.
4- در اواخر دولت نهم بود که به دلایلی که هنوز هم برخی از آنها برای من نامعلوم است، چند تن از اعضای دولت را کنار گذاشتید و حتما خاطرتان هست که من از باب مشورت مخالف بودم و دلایلی آوردم و وقتی نپذیرفتید، یادآوری کردم که دولت از نصاب میافتد و نیازمند رأی مجدد اعتماد مجلس میشود.
5- ماجرای معاون اولی پیش آمد. بعد از ناکامی گزینة اول، به بنده پیشنهاد دادید.
6- زمان گذشت و رفته رفته احمدینژاد و رفتارهایش متفاوت از سالهای گذشته شده بود.
7- هربار که به مشورت مینشستیم به سروش آسمانی کذایی بیشتر توجه میکردید تا مشورتهای ناشی از تجربه های مختلف من.
8- در سال آخر دولت اصرارتان بر کاندیداتوری فرد مورد نظر چنان بود که گویی از جایی به شما الهام میشده است و حاضر نبودید حرفی غیر از آن بشنوید و نظر بنده و جمعی از همکارانم در دولت را نپذیرفتید و وقعی ننهادید
9- تا جایی که اینجانب با همفکری برخی از اعضای کابینه چارهای نداشتم جز اینکه در شرایط سخت عمل جراحی همسرم برای ثبت در آیندة تاریخ و برای دلگرمی همکارانم در دولت خطر کنم و به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری ثبت نام نمایم تا به طور نمادین اختلاف نظرم را با رویکرد شما بیان کنم و البته در نهایت باز هم به اصرار شما، بازی را بار دیگر در صحنة رفاقت باختم و باز هم حرفتان را گوش کردم و علیرغم میلم انصراف دادم.
10-در جریان قهر شما پس از ماجرای آقای مصلحی بسیاری از دوستان شما تلاش کردند که من هم کار را رها کنم تا دولت بخوابد و بسا کسانی که به من گفتند آماده باشم برای عهده دار شدن کفالت ریاست جمهوری.
11-ذکر یک نمونه دیگر از خاطرات تلخ این دوره شاید خالی از فایده نباشد. به یاد دارید که خودم را در فضای سیاسی و رسانهای سپر کردم تا خانم دکتر دستجردی که پرتلاش و مردانه در میدان کار بود از دولت خارج نشود؟ اما متاسفانه شما لجبازی کردید و به بهانه تعلل در عزل رئیس دانشگاه علوم پزشکی تهران که فردی توانمند و متعهد بودند، او را عزل کردید و مرا هم نزد رسانهها و افکار عمومی سکه یک پول ساختید و البته همان موقع در جریان قرار گرفتم که با مشورت اطرافیان پیشنویس عزل بنده را هم آماده کرده بودید.
12-آیا بهتر نبود با اطلاعی که به صحت و سلامت زندگی من که از نزدیک با آن آشنا هستید داشتید، گواهی میدادید؟ ... آقای احمدی نژاد، براستی نمیدانید یا فراموش کردهاید که ماجرای این پرونده چیست؟
13- شاید فراموش کردهاید که رحیمی محکوم امروز، چوب لجبازیها و آبروبریهای گاه و بیگاه شما را میخورد.
14-یادتان میآید در ماجرای یکشنبه سیاه چقدر اصرار کردم که نکنید و آبرو نبرید و بگذارید از مجاری قانونی، ماجرا پیگیری شود.
15-اما شما نیز گویا مانند برخی رسانههای معاند خارجی وناآگاه به این نتیجه رسیدهاید که هرچه هست همین فضای غبار آلود رسانهها و دعواهای سیاسی است؟
16- از آنکه جاهل است و یا مغرض است، توقع و یا اعتراضی ندارم. اما از دوستی که از 5 سال پیش در جریان رنجهایی که بر خود و خانوادهام رفته است، ... و من بخاطر تداوم دوستی با او از خودگذشتگیها کردهام و تا امروز که بیانیه دو پهلویش را در دفاع از خودش دیدم، کلامی در تضعیفش بر زبان نیاوردهام، این انتظار نمیرفت که از مضمون بیانیه دو صفحهای اش، جز برائت از رحیمی، استنباط نشود.
افشاگری های رحیمی مطالب جدی نیست که اولین بار شنیده شده باشد و سالهاست توسط بسیاری از دلسوزان نظام مطرح شده است. اما اینک کسی این سخنان را بر زبان آورده است که خود در جریان پشت پرده حوادث بوده و تا قبل از انتشار این نامه جزو حلقه اول رییسجمهور پیشین به حساب میآمده است. از میان اظهارات رحیمی، میتواند برداشتهای زیر را مورد توجه قرار داد:
1- صحه گذاشتن بر ماجرای خانه نشینی یازده روزه به مثابه قهر
2- اشاره به سناریوی جریان انحرافی برای فتنهگری و فشار بر نظام، و برنامهریزی برای استعفای رئیس جمهور و کفیل شدن رحیمی
3- تاکید بر ایجاد انحراف در رفتار احمدی نژاد و فاصله گرفتن از شعارهای سال 84
4- حذف ناصواب نیروهای انقلابی و مسئولین توانمند به خاطر روحیه لج بازی!
5- رابطه مرید و مرادی بین رییس جمهور و "سروش آسمانی کذایی"! که تاثیر آن بر فرآیند تصمیمگیری در قوه مجریه
6- خود رایی و عدم پذیرش مشورت دلسوزان و حتی نزدیکان بجز مشایی!
7- تلاش همه جانبه برای به قدرت رسیدن "سروش آسمانی کذایی"
8- ثبت نام رحیمی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم به مثابه مخالفت با احمدی نژاد
9- تاکید بر نقش احمدی نژاد به عنوان عامل ایجاد "ماجرای یکشنبه سیاه"! در مجلس
10- تاکید بر روحیه "لجبازی و آبروبری"
مطالب فوق، اشارات قابل توجهی هستند که باید درباره آن تامل نمود و ریشههای جدایی و گسست رییس جمهور دولت دهم از بخشی از هوادارانش را در همین موارد جستجو کرد. بندهای برشمرده میتواند کلیدهایی برای فهم آنچه در آن دوران گذشته باشد و تحلیلگران سیاسی را در فهم بهتر تحولات سالهای پایانی دهه 1380 در کشور راهنمایی کند. هرچند لازم است برای انجام یک تحقیق جامع به روایتهای متفاوت هم توجه کرد و سخنان دیگران را نیز شنید.
- ۹۳/۱۱/۰۹